^︵^ عشق مجازی ^︵^

با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ ^︵^ عشق مجازی ^︵^ خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

.

چـــــادُرم ...

.

چه سرّی در تار و پودت نهفتـــــه است ...

.

که بر ســرِ هر بانویی که می نشینی ،

.

چهره اش را معصـوم می نمایی؟

..

[ شنبه 7 بهمن 1391برچسب:,

] [ 13:52 ] [ حبیب ]

[ ]



يكي از نشانه هاي ظهور حضرت مهدي (ع) خروج دجال و سفياني است ، و اين دو به دست سپاه آن حضرت كشته مي شوند ، سوال اینجاست که اينها چه كسانيند؟ و در كجايند و چگونه كشته مي شوند؟

مطابق پاره اي از روايات ، در آستانه قيام حضرت مهدي (ع) افراد كذاب و دروغگو پرچم مخالفت با آن حضرت بلند مي كنند ، دو نفر از آنها كه از سرزمين شام و فلسطين بر مي خيزند ، دجال و سفياني مي باشند ، اين دو نفر در حقيقت دو طاغوت سركشي هستند كه با دار و دسته بسيار خود به عنوان ضد انقلاب ، شورش مي نمايند .
دجال که يك نفر طاغوت فريبكار و حليه گر است ، با ترفندهاي خود ، جمعيتي را به دور خود جمع مي كند و به مخالفت بر مي خيزد ، بعيد نيست كه او يكي از طاغوتهاي صهيونيست باشد. (من قريه تعرف با ليهوديه (بحارالانوار ، ج52 ص194)
امیرمومنان علي (ع) در ضمن خطبه اي فرمود : حضرت مهدي با يارانش از مكه به بيت المقدس مي آيند و با دجال و ارتش او مي جنگند ، و آنها را تار و مار مي كنند و خود دجال نيز به هلاكت مي رسد .
و مطابق روايتي ، دجال را دستگير كرده و در محل كناسه كوفه به دار مي زند .
از روايات استفاده مي شود ، دجال مردي لوچ است ، و ادعاي پيامبري و خدايي از راه حلول مي كند و با جادو و شعبده و تصرف در چشمها ، مردم را به سوي خود جذب مي نمايد .
پيروان او بيشتر از اراذل و اوباش و طبقات آلوده از يهود و زنهاي ناپاك و فرزندان آنها مي باشند .
حضرت عيسي (ع) به كمك حضرت مهدي (ع) مي آيد ، و در كشتن دجال شركت مي كند ، و مردم و شهرها را از فتنه و آشوب او نجات مي دهد .
‹‹
سفياني›› طاغوت ديگري که در چهره مقدس نماها ظاهر مي گردد ، از نسل عتبه بن ابوسفيان است ، چهره اش سرخ مايل به زرد مي باشد ، ذكرش به : « يارب يارب يارب » بلند است ، و آنقدر بي رحم و پليد است كه كنيزش را كه از او بچه دار شده زنده به گور مي نمايد

[ جمعه 6 بهمن 1391برچسب:,

] [ 10:42 ] [ حبیب ]

[ ]





پيامبر (ع) فرمود : سفياني از وادي يابس (اطراف دمشق) با سپاه خود ، وارد دمشق مي شود ، دو لشكر تشكيل مي دهد ، يكي را به سوي مشرق (كوفه و اطراف آن) مي فرستد ، و ديگري را به سوي مدينه حركت مي دهد ، لشگر اول در كوفه و بغداد ، به كشتار و جنايات عظيم دست مي زنند .
لشكر دومش به سوي مدينه رهسپار مي گردد ، و سه شبانه روز در آنجا به قتل و غارت مي پردازد ، سپس براي جنگ با سپاه مهدي (ع) به سوي مكه حركت مي نمايد ، در مسير راه وقتي كه به سرزمين ‹‹بيداء›› مي رسد ، جبرئيل به فرمان خدا آن چنان به آن زمين ضربه مي زند ، كه همه آنها جز دو مرد ، در آن زمين فرو مي روند و نابود مي شوند. (بحارالانوار ، جلد 52 ، ص186)
سرانجام حضرت مهدي (ع) با سپاه خود از جانب كوفه به سوي سفياني كه در اطراف بيت المقدس ، موضع گرفته ، حركت مي كند ، و پس از گفتگو و مذاكرات ، سرانجام جنگ خونيني بين سپاه حضرت مهدي (ع) و سپاه سفياني ، رخ مي دهد ، و سپاهيان حضرت مهدي (ع) پيروز مي شوند ، و زمين از لوث وجود سفياني و پيروان پليدش ، پاك مي گردد .
و مطابق بعضي از روايات ، سفياني به دست ياران مهدي (ع) اسير و دستگير شده به فرمان حضرت مهدي (ع) گردنش را مي زنند و روي سنگي كه در محل ورود به بيت المقدس قرار دارد ، اعدام و كشته مي شود

[ جمعه 6 بهمن 1391برچسب:,

] [ 10:38 ] [ حبیب ]

[ ]

 

یک روز می افتد ؛

آن اتفاق خوب را می گویم ...

من به افتادنی که برخاستن اوست ایمان دارم ؛

هر لحظه ، هر روز ، هر جمعه ...

السلام علیک یا صاحب الزمان

[ جمعه 6 بهمن 1391برچسب:,

] [ 10:30 ] [ حبیب ]

[ ]

چگونه می‌توانیم به حضرت مهدی (عج) نزدیک باشیم؟ 


جواب آیت الله العظمی روحانی: باسمه جلت اسمائه؛ زیارت هر روزه امام حجت، خواندن مکرر دعای فرج در قنوت و جز آن، صدقه به نیت دور شدن بلا از ایشان و هدیه نمودن اعمال عبادی به صورت مستمر به محضر مبارکشان، سبب نزدیک شدن به ایشان و احساس کردن وجودشان در اکثر اوقات می‌گردد.

[ جمعه 6 بهمن 1391برچسب:,

] [ 10:29 ] [ حبیب ]

[ ]

چشمت به نامحرم می‌افتد، اگر خوشت نیاید که مریضی!!

اما اگر خوشت آمد، فوراً چشمت را ببند و سرت را پایین بینداز

و بگو: یـــــا خیر حبیب و محبوب

یعنی: خدایا من تو را می‌خواهم، این‌ها چیه؟!، این‌ها دوست داشتنی نیستند

هر چه که نپاید دلبستگی نشاید

 

شیخ رجبعلــی خیاط

[ پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:,

] [ 15:50 ] [ حبیب ]

[ ]

 

به خاطر همه حاجاتی که از غیر تو خواسته ام .

به خاطر همه وعده هایی که تو دادی و من باور نکردم .

به خاطر همه آنچه به خاطر سعادت من از من خواستی و من اعتماد نداشتم .

به خاطر همه آنچه خواستی به من بفهمانی و من نفهمیدم .

به خاطر همه نعمتهایت که شکر نکرده ام .

به خاطر همه مهربانی هایت که با گناه پاسخ داده ام .

به خاطر همه چشم پوشی هایت که سوء استفاده کرده و گستاخ تر شده ام .

به خاطر همه آنچه در راه من خرج کرده ای و من هیچ در راه تو خرج نکرده ام .

به خاطر ...

مرا ببخش! نه به خاطر آنکه من لیاقت بخشیده شدن دارم;

به خاطر اینکه تو شایسته بخشیدنی!

نه به خاطر آنکه گناهان من بخشودنی هستند;

به خاطر «آن که » گناهان من اول او را اذیت می کند! به خاطر «آن که » گناهان من، غربت و آوارگی و غیبت او را تمدید می کند!

به خاطر اینکه تو اهل عفو و مغفرتی و گذشت کار توست

نه به خاطر اینکه من خوب شده ام;

به خاطر اینکه تو خوبی!

نه به خاطر آنکه مرا خوشحال کنی

به خاطر اینکه پیامبرت و اولیاء تو، خوشحال شوند!

مرا ببخش، نه به خاطر من!

به خاطر «آن که » گناهان من اول او را اذیت می کند!

به خاطر «آن که » گناهان من، غربت و آوارگی و غیبت او را تمدید می کند!

به خاطر «آن که » هر هفته پرونده اعمال مرا به دست او می دهند!

به خاطر «آن که » این بار نمی داند با چه رویی پیش تو شفاعت مرا کند!

به خاطر «آن که » قرار است بر زمین آقایی و سروری کند و گناهان من مانع این کار شده اند!

به خاطر «آن که » دوستش داری و او تو را دوست دارد!

به خاطر «آن که » ناراحتی او ناراحتی توست و خوشحالی او خوشحالی تو!

به خاطر امام زمان مرا ببخش!

[ دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:,

] [ 19:2 ] [ حبیب ]

[ ]

باسمه تعالی

السَّلاَمُ عَلَیْكَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ

نهم ربیع الاول ؛ خجسته سالروز آغاز ولایت ، امامت و زعامت آخرین ذخیره الهی
و دوازدهمین گوهر تابناک آسمان امامت و ولایت ؛

حضرت صاحب العصر و الزمان ، مهدی موعود ( عجل الله تعالی فرجه الشریف )
بر تمامی شیعیان ، رهروان ، ارادتمندان و منتظران ظهور شریف
آن امام همام غایب از نظر (ع) ، مبارک و فرخنده باد.


« اللهم عجل فرجه و سهل مخرجه و اوسع منهجه »

 

 

 

 

عید امامت و ولایت مولانا صاحب العصر و الزمان(عج ) بر تمامی شیعیان

آن حضرت مبارک باد !

[ دو شنبه 2 بهمن 1391برچسب:,

] [ 19:0 ] [ حبیب ]

[ ]

 

 

ای امام الرئوف! همراه با کبوتران حرمت،

 

 

 

محزون و گریان دل را به دور بارگاه تو

 

 

پر مى دهیم تا با زمزمه ملائک همراه شویم.

 

http://www.monasebat.com/sites/default/files/image_gallery/178/image/monasebat.com_image_gallery_image_1521.jpg

[ سه شنبه 19 دی 1391برچسب:,

] [ 12:44 ] [ حبیب ]

[ ]

[ سه شنبه 19 دی 1391برچسب:,

] [ 12:44 ] [ حبیب ]

[ ]

 

والپیپرهای شهادت امام رضا , عکس های با کیفیت از ضریح امام رضا , حرم امام رضا

والپیپرهای شهادت امام رضا , عکس های با کیفیت از ضریح امام رضا , حرم امام رضا

والپیپرهای شهادت امام رضا , عکس های با کیفیت از ضریح امام رضا , حرم امام رضا

والپیپرهای شهادت امام رضا , عکس های با کیفیت از ضریح امام رضا , حرم امام رضا

 

[ سه شنبه 19 دی 1391برچسب:,

] [ 12:41 ] [ حبیب ]

[ ]

reza14
reza14
reza14
reza12
reza9

[ سه شنبه 19 دی 1391برچسب:,

] [ 12:40 ] [ حبیب ]

[ ]

 

كسى را خبر نكن؛ بگذار در چهار ديوارى غربت خويش جان دهم!
همان بهتر كه كسى نفهمد زهرى كه بر جانم نشسته، از نيش مار خانگى‏ام برخاسته كه نان و نمك مرا خورده است.
پدرم در گريز از غم غربت در ميان جماعت حق‏ نشناس، خانه‏ نشينى را برگزيد تا با خارى در چشم و استخوانى در گلو، شيوه سكوت پيشه كند. اما من در زير باران تهمت و زخم‏زبان و طعنه، سايه‏ بان خانه خويش را شكسته ديدم. دشمن، آخرين پناه و دستگيرم را نيز به اشغال خود درآورده بود.خورشيد را با كرم شب‏ تاب عوض كردى!....

[ سه شنبه 19 دی 1391برچسب:,

] [ 12:37 ] [ حبیب ]

[ ]

[ سه شنبه 19 دی 1391برچسب:,

] [ 12:36 ] [ حبیب ]

[ ]

 

 

 

 پيامك شهادت امام رضا(ع)

اي امام الرئوف! همراه با کبوتران حرمت، محزون و گريان دل را به دور بارگاه تو پر مى دهيم تا با زمزمه ملائک همراه شويم.

پيامك شهادت امام رضا(ع)
سلام بر تو اي عصمت هشتم! کوچه هاي توس، هنوز بوي عطرآگين تو را مي دهد و آواي غريب ملايک هنوز در طواف حريم کبريايي ات به گوش مي رسند.

 

پيامك شهادت امام رضا(ع)
سلام بر تو اي خورشيد تابان خراسان که تمام انگورها، مرثيه خوان واپسين لحظات توانَد.

پيامك شهادت امام رضا(ع)

االسلام عليک يا امام الرئوف!
سلام بر تو که مهرباني هايت از شمار زائران انبوهت بسيار بيشتر است.
امروز، سلام اشکبار ما با سوختن «اباصلت» همراه شده است.

پيامك شهادت امام رضا(ع)
زائري باراني ام آقا به دادم مي رسي؟
بي پناهم ، خسته ام ، تنها ، به دادم مي رسي؟
گر چه آهو نيستم اما پر از دلتنگيم
ضامن چشمان آهوها به دادم مي رسي؟
من دخيل التماسم را به چشمت بسته ام
هشتمين دردانه زهرا به دادم مي رسي

پيامك شهادت امام رضا(ع)
هر چند حال و روز زمين و زمان بد است
يک تکه از بهشت در آغوش مشهد است
حتي اگر به آخر خط هم رسيده اي
آنجا براي عشق شروعي مجدد است

پيامك شهادت امام رضا(ع)
امروز که سر بر حرمت مي آيم
انگار تمام عشق کامل شده است
اي ضامن آهو ! به غريبي سوگند
دل کندن از اين ضريح مشکل شده است

پيامك شهادت امام رضا(ع)
بر در دوست به اميد پناه آمدهايم
همره خيل غم و حسرت و آه آمده
ايم
چون نديديم پناهى به همه مُلک جهان
لاجرم سوى رضا بهر پناه آمده
ايم

پيامك شهادت امام رضا(ع)
من كيستم گداي تو يا ثامن الحجج
شرمنده عطاي تو يا ثامن الحجج
بالله نمي روم بر بيگانگان به عجز
تا هستم آشناي تو يا ثامن الحجج

پيامك شهادت امام رضا(ع)

با نام رضا به سينه ها گل بزنيد
با اشك به بارگاه او پل بزنيد
فرمود كه هر زمان گرفتار شديد
بر دامن ما دست توسل بزنيد

پيامك شهادت امام رضا(ع)
مرغ دلم شور و نوا مي کند
ذکر علي بن موسي الرضا مي کند
مي پرد و مي رود از سينه ام
آه که عشق تو چها مي کند

پيامك شهادت امام رضا(ع)
السلام عليک يا امام الرئوف!
سلام بر تو که مهرباني هايت از شمار زائران انبوهت بسيار بيشتر است.
امروز، سلام اشکبار ما با سوختن «اباصلت» همراه شده است.
ما و او ـ هر دو ـ داغدار خورشيدي هستيم که غروب مي کند.
سلام بر تو اي خورشيد تابان خراسان که تمام انگورها، مرثيه خوان واپسين لحظات توانَد.

پيامك شهادت امام رضا(ع)
امروز، عمارت بلند آوازه توس، غربت است و بر بالاى اين بناى شهير، کبوترى نيست که نالان نباشد. بر بالاى اين بناى غريب، آسمان نيز به اشک ريزى ابرها تن داده است.

پيامك شهادت امام رضا(ع)
اى ضامن هر چه نياز و اى امام رئوف! ما خود را به پنجره نگاه تو آويخته ايم و چشم هاى آغشته به رازمان را به ضريح تو دوخته ايم. ما را از سقاخانه لطفت سيراب کن.

پيامك شهادت امام رضا(ع)
دلش درياي خون، چشمش به در بود
اميدش ديدن روي پسر بود
پدر مي
گشت قلبش پاره پاره
پسر مي
کرد بر حالش نظاره
پدر چون شمع سوزان آب مي شد
پسر هم مثل او بي
تاب مي شد
پسر از پرده
ي دل ناله سر داد
پدر هم جان در آغوش پسر داد

پيامك شهادت امام رضا(ع)
کعبه ي اهل ولاست صحن و سراي رضا
شهر خراسان بُوَد کرب و بلاي رضا
در صف محشر خدا مشتري اشک اوست
هر که در اينجا کند گريه براي رضا
از در باب الجواد مي شنوم دم به دم
يا ابتاي پسر، وا ولداي رضا

پيامك شهادت امام رضا(ع)
خراسان ميدهد بوي مدينه
خراسان کوه غم دارد به سينه
خراسان را سراسر غم گرفته
در و ديوار آن ماتم گرفته
شهادت امام رضا (عليه السلام) تسليت باد.

پيامك شهادت امام رضا(ع)
اي شيعه بزن ناله و فرياد امشب
از غربت آن غريب کن ياد امشب
شهادت امام رضا (عليه السلام) تسليت باد

پيامك شهادت امام رضا(ع)
گرفته ام به سر دست هاي خود جان را
نشان دهيد به من جاده خراسان را
شهادت امام رضا (عليه السلام) تسليت باد

پيامك شهادت امام رضا(ع)

ادر ميان حجره يا رب کيست غوغا مي کند
شکوه زير لب ز بي رحمي دنيا مي کند
شهادت امام رضا (عليه السلام) تسليت باد

پيامك شهادت امام رضا(ع)

امام الرضا به حجره غريبانه جان سپرد
او شمع جمع بود و چو پروانه جان سپرد
شهادت امام رضا (عليه السلام) تسليت باد.

پيامك شهادت امام رضا(ع)
اى غريب ترين غريب ها؛ قلب تو رأفتى به توان بى نهايت است؛ پس طفل هاى بى پناه حاجت ما را درياب و شفاعتمان را بپذير.

پيامك شهادت امام رضا(ع)
يا امام رضا! همراه با کبوتران حرمت، محزون و گريان دل را به دور بارگاه تو پر مى دهيم تا با زمزمه ملائک همراه شويم.

پيامك شهادت امام رضا(ع)
يا امام رضا! امروز، تنها نه خيابان هاى خراسان که تمام رگ هاى عاشقانت، به گلدسته و رواقت ختم مى شود.

پيامك شهادت امام رضا(ع)
يا امام رضا!حنجره نورانى ات، جرعه نوش سم ستم سيه دلان مى شود و طنين هق هق زائرانت تا قيامت، گلوى سوخته ات را ياد مى کند.

 


[ سه شنبه 19 دی 1391برچسب:,

] [ 12:35 ] [ حبیب ]

[ ]

 

پيامك شهادت امام حسن مجتبي(ع)

اى کریم اهل بیت علیهم السلام! قلب اندوهگینمان در عزاىت ، دیدار و شفاعتت را در قیامت مى طلبد تا طعم بخشندگى تو را دریابیم.

شهادت دومین نور ولایت، صاحب کرامت و شفیع قیامت، امام حسن مجتبى علیه السلام ، را تسلیت مى گوییم.


 

پيامك شهادت امام حسن مجتبي(ع)

ای کریم آل طه ! باور کنم، تشییع غریبانه پیکرت را در هجوم بی امان نفرت و کینه؟

پيامك شهادت امام حسن مجتبي(ع)
ای کریم آل طه ! بوی غربت حنجره ات، جهانی را غریبانه به گریه می اندازد.

 

 

پيامك شهادت امام حسن مجتبي(ع)

ای کریم آل طه ! وقتی تو رفتی، چشمان آسمان سیاهی رفت و اشک از نگاه ستاره غلتید.

 

 

پيامك شهادت امام حسن مجتبي(ع)

ای کریم آل طه ! باور کن آسمان، تاب تنهایی نمی آورد و کمرش زیر داغت، خم خواهد شد.

 

[ سه شنبه 19 دی 1391برچسب:,

] [ 12:32 ] [ حبیب ]

[ ]

Click for larger version
Click for larger version
Click for larger version

[ سه شنبه 19 دی 1391برچسب:,

] [ 12:28 ] [ حبیب ]

[ ]

[ سه شنبه 19 دی 1391برچسب:,

] [ 12:27 ] [ حبیب ]

[ ]

 

در روز نهم محرم (تاسوعای حسینی) شمر بن ذی الجوشن با نامه ای كه از عبیداللّه داشت از "نُخیله" ـ كه لشكرگاه و پادگان كوفه بود ـ با شتاب بیرون آمد و پیش از ظهر روز پنجشنبه نهم محرم وارد كربلا شد و نامه عبیداللّه را برای عمر بن سعد قرائت كرد.

ابن سعد به شمر گفت: وای بر تو! خدا خانه ات را خراب كند، چه پیام زشت و ننگینی برای من آورده ای. به خدا قسم! تو عبیداللّه را از قبول آنچه من برای او نوشته بودم بازداشتی و كار را خراب كردی (عمرسعد درنامه ای از ابن زیاد خواسته بود که اجازه دهد کاروان امام حسین برگردد ویا به جای دیگر رود .عبیدالله نیز به این امر راضی بود که شمر ملعون رای او را زد و او را منصرف کرد)

- شمر كه با قصد جنگ وارد كربلا شده بود، از عبیداللّه بن زیاد امان نامه ای برای خواهرزادگان خود و از جمله حضرت عباس علیه السلام گرفته بود كه در این روز امان نامه را بر آن حضرت عرضه كرد و ایشان نپذیرفت.
شمر نزدیك خیام امام حسین علیه السلام آمد و عباس، عبداللّه، جعفر و عثمان (فرزندان امام علی علیه السلام كه مادرشان ام البنین علیه السلام بود) را طلبید. آنها بیرون آمدند، شمر گفت: از عبیداللّه برایتان امان گرفته ام. آنها همگی گفتند: خدا تو را و امان تو را لعنت كند، ما امان داشته باشیم و پسر دختر پیامبر امان نداشته باشد؟

در این روز اعلان جنگ شد كه حضرت عباس علیه السلام امام علیه السلام را باخبر كرد. امام حسین علیه السلام فرمود: ای عباس! جانم فدای تو باد، بر اسب خود سوار شو و از آنان بپرس كه چه قصدی دارند؟
حضرت عباس علیه السلام رفت و خبر آورد كه اینان ميگویند: یا حكم امیر را بپذیرید یا آماده جنگ شوید.
امام حسین علیه السلام به عباس فرمودند: اگر ميتوانی آنها را متقاعد كن كه جنگ را تا فردا به تأخیر بیندازند و امشب را مهلت دهند تا ما با خدای خود راز و نیاز كنیم و به درگاهش نماز بگذاریم. خدای متعال ميداند كه من بخاطر او نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم.
حضرت عباس علیه السلام نزد سپاهیان دشمن بازگشت و از آنان مهلت خواست. عمر بن سعد در موافقت با این در درخواست تردید داشت.عمروبن حجاج به او گفت: سبحان الله .اگر اهل دیلم و کفار ازتو مهلت می خواستند می پزیرفتی و حالا حسین از تو مهلت می خواهد وتودر تردید هستی؟.
عاقبت فرستاده عمر بن سعد نزد عباس علیه السلام آمد و گفت: ما به شما تا فردا مهلت ميدهیم، اگر تسلیم شدید شما را به عبیداللّه ميسپاریم وگرنه دست از شما برنخواهیم داشت.

چهار حادثه مهم شب عاشورا

1- در شب عاشورا به "محمد بن بشیر حضرمی" یكی از یاران امام حسین علیه السلام خبر دادند كه فرزندت در سرحدّ ری اسیر شده است. او در پاسخ گفت: ثواب این مصیبت او و خود را از خدای متعال آرزو ميكنم و دوست ندارم فرزندم اسیر باشد و من زنده بمانم. امام حسین علیه السلام چون سخن او را شنید فرمود: خدا تو را بیامرزد، من بیعت خود را از تو برداشتم، برو و در آزاد كردن فرزندت بكوش..
محمد بن بشیر گفت: در حالی كه زنده هستم، طعمه درندگان شوم اگر چنین كنم و از تو جدا شوم.
امام علیه السلام پنج جامه به او داد كه هزار دینار ارزش داشت و فرمود: این لباسها را به فرزندت كه همراه توست بسپار تا در آزادی برادرش مصرف كند.

2-امام حسین علیه السلام در سخنرانی شب عاشورا خبر از شهادت یاران خود داد و آنان را به پاداش الهی بشارت داد. در این مجلس "قاسم بن الحسن" به امام علیه السلام عرض كرد: آیا من نیز به شهادت خواهم رسید؟ امام با عطوفت و مهربانی فرمود: فرزندم! مرگ در نزد تو چگونه است؟ عرض كرد: ای عمو! مرگ در كام من از عسل شیرینتر است. امام علیه السلام فرمودند: آری تو نیز به شهادت خواهی رسید بعد از آنكه به رنج سختی مبتلا شوی، و همچنین پسرم عبداللّه (كودك شیرخوار) به شهادت خواهد رسید.
قاسم گفت: مگر لشكر دشمن به خیمه ها هم حمله ميكنند؟ امام علیه السلام به ماجرای شهادت عبداللّه اشاره نمودند كه قاسم بن الحسن تاب نیاورد و زار زار گریست و همه بانگ شیون و زاری سر دادند.

3-امام علیه السلام در شب عاشورا دستور دادند برای حفظ حرم و خیام، خندقی را پشت خیمه ها حفر كنند. حضرت دستور داد به محض حمله دشمن چوبها و خار و خاشاكی كه در خندق بود را آتش بزنند تا ارتباط دشمن از پشت سر قطع شود و این تدبیر امام علیه السلام بسیار سودمند بود.

4-مرحوم شیخ صدوق در كتاب ارزشمند "امالی" نوشته است: شب عاشورا حضرت علي اكبر علیه السلام و 30 نفر از اصحاب به دستور امام علیه السلام از شریعه فرات آب آوردند. امام علیه السلام به یاران خود فرمود: برخیزید، غسل كنید و وضو بگیرید كه این آخرین توشه شماست.(البته در برخی مقاتل دیگر به این قول اشاره ای نشده است)

[ جمعه 3 آذر 1391برچسب:,

] [ 11:21 ] [ حبیب ]

[ ]

 

كسانى كه حسين عليه السلام خود را به بالين آنها رساند مختلف بودند،هر كس در يك وضعى قرار داشت.وقتى امام وارد مى‏شد يكى هنوز زنده بود و با آقا صحبت مى‏كرد، ديگرى در حال جان دادن بود.

در ميان كسانى كه ابا عبد الله عليه السلام خود را به بالين آنها رسانيد،هيچ كس وضعى دلخراش‏تر و جانسوزتر از برادرش ابو الفضل العباس براى او نداشت،برادرى كه حسين عليه السلام خيلى او را دوست مى‏دارد و يادگار شجاعت پدرش امير المؤمنين است.

در جايى نوشته‏اند ابا عبد الله عليه السلام به او گفت:برادرم‏«بنفسى انت‏»عباس جانم!جان من به قربان تو.اين خيلى مهم است.عباس در حدود بيست و سه سال از ابا عبد الله عليه السلام كوچكتر بود(ابا عبد الله 57 سال داشتند و عباس يك مرد جوان 34 ساله بود).ابا عبد الله به منزله پدر ابا الفضل از نظر سنى و تربيتى به شمار مى‏رفت،آنوقت‏به او مى‏گويد: برادر جان!«بنفسى انت‏»اى جان من به قربان تو!

ابا عبد الله كنار خيمه منتظر ايستاده است.يك وقت فرياد مردانه ابا الفضل را مى‏شنود.(نوشته‏اند ابا الفضل عليه السلام چهره‏اش آنقدر زيبا بود كه‏«كان يدعى بقمر بنى هاشم‏»در زمان خود معروف به ماه بنى هاشم بود.

اندامش به قدرى رسا بود كه بعضى از اهل تاريخ نوشته‏اند:«و كان يركب الفرس المطهم و رجلاه يخطان فى الارض‏»سواراسب تنومندى شد،پايش را كه از ركاب بيرون مى‏كشيد،با انگشت پايش مى‏توانست زمين را خراش بدهد.حالا گيرم به قول مرحوم آقا شيخ محمد باقر بيرجندى يك مقدار مبالغه باشد،ولى نشان مى‏دهد كه اندام بسيار بلند و رشيدى داشته است، اندامى كه حسين از نظر كردن به آن لذت مى‏برد).

وقتى كه حسين عليه السلام به بالاى سر او مى‏آيد،مى‏بيند دست در بدن او نيست،مغز سرش با يك عمود آهنين كوبيده شده و به چشم او تير وارد شده است.بى جهت نيست كه گفته‏اند:«لما قتل العباس بان الانكسار فى وجه الحسين‏»عباس كه كشته شد،ديدند چهره حسين شكسته شد.خودش فرمود:

«الان انقطع ظهرى و قلت‏حيلتى‏».

و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم و صلى الله على محمد و آله الطاهرين.

كتاب: مجموعه آثار ج 17 ص 260

نويسنده: شهيد مطهرى

[ جمعه 3 آذر 1391برچسب:,

] [ 11:20 ] [ حبیب ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه